Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمود ظریف پژوهشگر ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به اعتبار زمان، واژه‌ها را به سه دسته تقسیم‌بندی می‌کنیم. واژه‌هایی که اخیراً شکل گرفته‌اند که به آن‌ها نو ساخته می‌گوئیم. از مصادیق این دسته می‌توان به پیامک اشاره کرد. دسته دوم واژگانی هستند که توسط نویسندگان و شعرا بیان شده و مردم آن را پذیرفته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما به این دسته از واژگان، واژگان منتخب می‌گوئیم. دسته سوم واژگان نوگزیده هستند که معنای آن به نسبت قدیم‌الایام تغییر کرده است. در واقع نوعی تغییر معنایی در آن‌ها رخ داده است.

وی افزود: واژه‌ها مانند همه موجودات زاده می‌شوند، پویا می‌شوند و از بین می‌روند. برای مثال ما امروز واژه الوا به معنای ستاره را به کار نمی‌بریم. بودباش به معنای محل سکونت یا تربسه به معنای رنگین‌کمان نیز امروزه دیگر کاربردی ندارند؛ به همین دلیل اگر واژه‌ای مورد استعمال نداشته باشد، خواهد مرد. اگر ما واژه را یک ظرف و معنای آن را مظروف در نظر بگیریم، زمانی که این مظروف از بین برود، واژه نیز از بین خواهد رفت. در قدیم مکان‌هایی وجود داشت که مردم برف را درون آن می‌ریختند و فصل‌های دیگر از یخ به وجود آمده استفاده می‌کردند. کلمه انتخاب شده برای این امر یخچال بود. امروزه این کلمه به صورت کامل مفهوم دیگری دارد. در واقع ظرف خالی یخچال را دریافت و مظروف آن را تغییر داده‌ایم.

پژوهشگر ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: از این دست واژه‌هایی که دچار تغییر معنایی شدند در زبان پارسی به کرات به چشم می‌خورند. برای مثال می‌توان به واژه سپر اشاره کرد که در قدیم به عنوان بخشی از لباس رزمی بوده و اکنون تنها به عنوان سپر ماشین از آن یاد می‌شود. از جمله دیگر کلمات این چنینی می‌توان به واژه جوشن نیز اشاره کرد.

ظریف ادامه داد: بسیاری از واژه‌ها به فراموشی سپرده شده و یک شاعر یا نویسنده آن را به کار می‌برد. بعضاً این موضوع به شناسانده شدن این واژه با نام آن شخص منجر می‌شود. نمونه بارز آن کلمه تشخیص است که توسط استاد شفیعی کدکنی شناسایی شده است. در فرهنگستان ما کارهایی را که مردم انجام می‌دهند تقلید می‌کنیم. مردم به فراخور حال و نیاز خود واژه می‌سازند. با این حال حوزه‌هایی وجود دارند که مردم عادی نمی‌توانند واژه‌های تخصصی مربوط به آن‌ها را بسازند. همین موضوع باعث می‌شود که نقش فرهنگستان پررنگ‌تر شود.

وی گفت: در دوره عثمانی کلاه‌هایی در ترکیه وجود داشت که به آن‌ها فینه می‌گفتند. دست به قضا بر اساس جذر و مد کوهی شکل می‌گیرد که از لحاظ شکل و شمایل به این نوع کلاه‌ها شباهت دارد. از همان موقع نام این کوه با عنوان فینه در میان مردم جا می‌افتد.

کد خبر 5896956 الناز رحمت نژاد

منبع: مهر

کلیدواژه: ظریف فرهنگستان زبان و ادب فارسی ترکیه هفته دفاع مقدس انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس دفاع مقدس جنگ تحمیلی جنگ تحمیلی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جمهوری اسلامی ایران ادبیات جهان معرفی کتاب ادبیات داستانی محمد مهدی اسماعیلی واژه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۰۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیا در آغوشم؛ به یاد «حسین بختیاری» که بهار پر کشید

به گزارش مبلغ، روایت زیر دریافتی ادبی از اشعار روضه های زنده یاد «حسین بختیاری» است که به نقل از مجله خیمه منتشر شده است. حسین بختیاری، مداح جوانی که در تلاش برای زنده‌کردن سبک های قدیمی روضه خوانی بود و شعرهای خاصی می‌خواند. او در نوروز ۱۴۰۳ درگذشت. متن کامل این روایت ادبی را در این شب زیارتی امام حسین(ع) در زیر می خوانید:

قلبت ایستاد، «و قاف، حرف اول قلب است/ آن‌جا که نبض واژه‌های تو دلتنگ می‌شود»
بهار است و در خیابان بهار، سیل باران چشم‌ها، قلب تو را می‌برند تا حرم سیدالکریم. آن‌جا ایستاده در انبوه چشم‌های بُهت زده و اشک‌های خشکیده روی گونه‌ها و بغض‌های گلوگیر، پدرت می‌آید چنان که «الفِ قامت او، دال» و «همهٔ هستی او در کف گودال»؛ کسی ناله سر می‌دهد: «خمیده، خمیده، رسیدم به تو / شکستم، شکستم، دم جسم تو» همه بی‌اختیار، نوحه می‌کنند: «جوانان بنی‌هاشم بیایید…»

*

قلبت ایستاد، «و قاف، حرف اول قبله است/ آن‌جا که شعر تو آواز می‌شود»: «کفن که دست مرا بست، دست تو باز است/ و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم»

کسی هست که بداند این بیت از کیست؟ 

آن واژه‌ها، آن تک بیت‌های تَرانگیز، آن تکه‌های طنین‌دار، موجی شدند جوشیده از جنازهٔ تو. جاری، میانهٔ امواج ناکجاهایی که هم حقیقت‌اند و هم مجاز. آن بیت‌ها که خوانده بودی، باران شدند در آغاز این بهار: «مگر که صحبت ما، صحبت رفاقت نیست/ بغل بگیر مرا، احتیاج من بغل است»
می دانی، بعد رفتنت، این دل‌گویه‌ات، مثل رنگین کمان، همه‌جا پخش شد که گفته بودی: «من کیفی که در خونهٔ امام حسین کردم و زندگی‌ای که کردم، شاید پادشاه‌ها نکرده باشن… اون‌قدر به من خوش گذشته…»

*

قلبت ایستاد، «و قاف حرف اول قاصدک است/ آن‌جا که شعر برای تو پرواز می‌شود»

صدایت بین «پیج»ها پیچید که خوانده بودی: «شعرهایم همگی درد فراق است، ببخش» ولی چه زود، از روزگار فراق گذر کردی و به دلبر رسیدی. چنان‌که رفیقت سرود: «برادر رفتی و ما را غمی جانکاه می‌ماند/ طریق وصل دلبر را، دلی همراه می‌ماند»

*

قلبت ایستاد، «این واژه‌های عاریه‌ای را ببین چه سان / در سوگ قاف عشق، چه بی‌بال می‌شود»

آنک، بذر جسمت را در آستان سیدالکریم کاشته اند. تا چشم کار می‌کرد، باران اشک بود که آبیاری‌ات کنند. باز زمزمهٔ صدای این شعر روضهٔ تو بلند می‌شود: «من آخرش همه را می‌کشم به سوی حرم/ که عشق را سر هر کوچه جار باید زد»
«تا نگاه می‌کنی، وقت رفتن است»؛ که آن صدای کشیدهٔ تو، بندی از  زیارت اربعین را درآیین کاشت جسم، فریاد می‌زند: «یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الاُمة»
همه کشیده و بلند می‌گویند: «یااااا حسین».

باز صدای تو در فضا می‌پیچد: «صد شکر می‌کنم که به لطف خدای خویش/ عمرم به روضه‌خوانی آن پاره تن گذشت»
*
قلبت ایستاد، «و قاف حرف اول قلب است/ آن‌جا که یاد تو تکثیر می‌شود»

* ابیات «و قاف» برگرفته از شعر زنده یاد قیصر امین پور است

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902086

دیگر خبرها

  • ادبیات فارسی بر قله جهان + فیلم
  • توصیه مهم یک مرجع تقلید به مسئولان؛ به نام دین حرفی نزنید!
  • از طاقبستان تا بیستون همسفر با رادیو ایران
  • بیا در آغوشم؛ به یاد «حسین بختیاری» که بهار پر کشید
  • عکسی از سید حسن خمینی در حال عیادت از یک مرجع تقلید
  • گل‌محمدی، احتمالا سرمربی جدید تراکتور/ جواد نکونام از سبک کی‌روش تقلید می‌کند
  • ضرورت تدوین کلان روندها برای طراحی آینده متناسب با زیست بوم ایران
  • مردم تخلفات مربوط به صیانت از زبان پارسی را گزارش بدهند
  • خبر جدید مجلس برای دارندگان دسته‌چک/ شرایط دریافت دسته چک تغییر کرد
  • توانایی زبان فارسی در گرو این است كه زبان علم باقی بماند